ابهامات انترناسیونالیسم آنارشیستی

جنگ کنونی در خاورمیانه فاجعه­ای برای کارگران و مردم عادی در اسرائیل/فلسطین است که باعث کشتار بیش از هزار نفر در اسرائیل، ده‌ها هزار نفر در غزه و صدها نفر در کرانه باختری شده و با ایجاد اختلافات تقریباً غیرقابل حلی بین کارگران در این مناطق، آنها را وادار نموده بین دو اردوگاه امپریالیستی یکی را انتخاب نمایند: بربریت حماس یا بربریت دولت اسرائیل. این در حالی است که کمپین‌های تبلیغاتی شدیدی کارگران را تحت فشار قرار می‌دهد تا، یا به نام مبارزه با یهودی‌ستیزی از اسرائیل حمایت کنند یا به "صلح" طرفداران فلسطین علیه قتل‌عام های انجام شده توسط نیروهای دفاعی اسرائیل بپیوندند.

کشتار و جنگ در اسرائیل، غزه، اوکراین، آذربایجان... سرمایه داری مرگ می‌کارد! چگونه می توانیم آن را متوقف کنیم؟

«وحشت»، «قتل عام»، «تروریسم»، «ترور»، «جنایت جنگی»، «فاجعه انسانی»، «نسل‌کشی» و... کلماتی هستند که در صفحات اول مطبوعات بین‌المللی در مورد میزان وحشیگری در غزه به چشم می خورد.

جنگ اسرائیل/ فلسطین 2023 فراخوان کمونیست چپ

مرگ بر این کشتارها، هیچ حمایتی از هیچ اردوگاه امپریالیستی!

نه به توهمات صلح‌طلبانه!

انترناسیونالیسم پرولتری!

 

حمام خون امپریالیستی کنونی در خاورمیانه، تنها آخرین مورد در بیش از تقریبا یک قرن جنگ مستمر می­باشد که از سال 1914 به بعد، مشخصه سرمایه داری جهانی بوده است.

قتل‌عام‌های چند میلیون نفری غیرنظامیان بی‌دفاع، نسل‌کشی‌ها، ویران نمودن شهرها و حتی ویرانی کل کشورها چیزی جز وعده فجایع بیشتر و بدتر را به دنبال نداشته است.

معرفی کوتاه بولتن مباحث

در آغاز جنگ در اوکراین، جریان کمونیست بین‌المللی بیانیه مشترک انترناسیونالیستی در مورد جنگ را به دیگر گروه‌های کمونیست چپ پیشنهاد کرد. از میان این گروه ها، سه گروه تمایل خود را برای مشارکت اعلام کردند و بیانیه‌ای توسط این گروه‌ها مورد بحث و موافقت قرار گرفت و انتشار یافت.

اصول بیانیه مشترک این بود که در مورد مسئله اساسی جنگ امپریالیستی و دیدگاه انترناسیونالیستی علیه آن، گروه‌های مختلف کمونیست چپ موافقت کردند که موضع مشترکی در این مورد اتخاذ کنند و در نتیجه با قدرت بیشتری به ارائه یک آلترناتیو سیاسی روشن برای بربریت سرمایه‌داری برای طبقه کارگر در کشورهای مختلف ایجاد کنند.

در مواجهه با بربریت دولت بورژوایی، خشونت کور یک بن بست است

مرگ غم انگیز ناهل جوان، در حومه پاریس، در نانتر، که توسط پلیس به قتل رسید، باروت را به آتش کشید. بلافاصله شورش هایی در سراسر شهرهای فرانسه علیه این بی عدالتی نفرت انگیز آغاز شد.

پرو: بن بست اعتراضات و نقش سرکوب دولتی

اعتراضاتی که در 7 دسامبر آغاز شد، پس از کناره گیری دولت پدرو کاستیلو ادامه یافت. و در نتیجه خشونت هایی که به وقوع پیوست، دفتر دادستانی پرو اعلام کرد که تا 20 ژانویه، 55 نفر کشته و بیش از 1200 نفر مجروح شده اند. با این وجود هنوز 78 راه بندان جاده­ای و اقدامات اعتراضی در 28 استان، به ویژه در جنوب کشور وجود دارد. در 15 ژانویه، در مناطق پونو، کوسکو، لیما و کالائو به مدت 30 روز وضعیت اضطراری اعلام شد. دولت کنونی دینا بولوارته همچنان بر تصمیم خود مبنی بر « مشت آهنین» در مقابله با اعتراضات و آغاز تحقیقات قضایی با حمایت دستگاه اطلاعاتی پلیس تاکید دارد.

انگلستان، فرانسه، اسپانیا، آلمان، مکزیک، چین... همه جا یک سوال وجود دارد: چگونه مبارزه را توسعه دهیم؟ چگونه دولت ها را وادار به عقب نشینی کنیم؟

اعتصابات عمومی و تظاهرات عظیم در 7 مارس در فرانسه، 8 مارس در ایتالیا و 11 مارس در بریتانیا، خشم در همه جا در حال افزایش و گسترش است.

در بریتانیا، یک موج اعتصاب تاریخی به مدت نه ماه است که ادامه دارد. پرولتاریا در بریتانیا چندین دهه ریاضت اقتصادی را بدون واکنش تحمل می‌کرد، دیگر فداکاری را نمی­پذیرد. "دیگر بس است".

در فرانسه، افزایش سن بازنشستگی است که انبار باروت را برانگیخته است. تظاهرات میلیون‌ها نفر را به خیابان‌ها کشانده است. «نه یک سال بیشتر، نه یک یورو کمتر».

بورژوازی ایثارگری های جدیدی را تحمیل می کند، طبقه کارگر با مبارزه پاسخ می دهد!

«دیگر بس است». این فریادی است که در هفته‌های اخیر در بریتانیا پژواک آن از اعتصابی به اعتصاب دیگر طنین‌انداز شده است. این جنبش عظیم که «تابستان خشم» با اشاره به «زمستان خشم» در سال 1979 نامیده می شود، کارگران را در بخش های بیشتری هر روزه درگیر می کند: قطارها، سپس متروی لندن، مخابرات بریتانیا، اداره پست، کارگران بارانداز در فلیکستو (یک بندر حیاتی در بریتانیا)، زباله جمع کن ها و رانندگان اتوبوس در نقاط مختلف کشور بریتانیا، آمازون و غیره. امروز کارگران حمل و نقل، فردا کارکنان بهداشت و معلمان.

جنگ امپریالیستی در اوکراین و وظایف انقلابیون

1- امپریالیست ها سعی می­کنند که ما روز به روز به وحشت جنگ در اوکراین که طبیعت واقعی سرمایه‎داری را تشکیل می دهد، عادت کنیم. هزاران کشته هفته به هفته روی هم انباشته می­شوند که عمدتا از میان غیر نظامیان، مردم بی دفاع و همچنین جوانان روس و اوکراینی­هایی هستند که طبق قانون جنگ برای خودکشی فرستاده شده اند، تمام شهرها به طور کامل با استقرار سلاح های درجه یک ویران شده اند، میلیون­ها نفر از زنان، کودکان و سالمندان که به دنبال پناهندگی هستند، اغلب آواره یا گرسنه و بدون امکانات در زیرزمین های تاریک به سر می برند.

بیانیه مشترک جریانات کمونیست چپ بین المللی در رابطه با جنگ در اوکراین

کارگران وطن ندارند!

مرگ بر تمام قدرت های امپریالیستی!

به جای بربریت سرمایه داری: سوسیالیسم!

سرمایه داری یعنی جنگ، جنگ علیه سرمایه داری!

این اولین بار نیست که پس از قصابی جنگ جهانی دوم بین سالهای 1945-1939اروپا وارد جنگ شده است. در آغاز دهه 1990، جنگ یوگسلاوی سابق را ویران کرد و باعث کشته شدن 140000 نفر شد، با قتل­عام­های عظیم غیر نظامیان به نام "پاکسازی قومی" همچون سربرنیتسا در ژوئیه 1995، که در آن 8000 مرد و نوجوان با خونسردی کامل به قتل رسیدند. جنگی که به تازگی با حملۀ ارتش روسیه به اوکراین آغاز شده است در حال حاضر مرگبار نیست، اما هنوز هیچ کس نمی داند که در نهایت چه تعداد قربانی خواهد گرفت. در حال حاضر این جنگ بسیار گسترده تر از جنگ در یوگسلاوی سابق است. امروز، این شبه نظامیان یا دولت های کوچک نیستند که با یکدیگر می جنگند. جنگ کنونی بین دو کشور بزرگ اروپایی، بالغ بر جمعیتی به ترتیب 150 و 45 میلیون نفر و با ارتش های عظیمی که مستقر شده است : 700000 سرباز در روسیه و بیش از 250000 سرباز در اوکراین.

بربریت تعمیم یافته سرمایه داری یا انقلاب پرولتری جهانی

ما بیانیه جریان کمونیست بین المللی را در رابطه با بحران فعلی کوید19 بشکل « بروشور دیجیتال» منتشر میکنیم، چرا که بخاطر شرایط ویژه قرنطینه، امکان توزیع نسخه چاپی در سطح وسیع وجود ندارد. ما از همه خوانندگان خود میخواهیم که این نوشته را از هر راهی که مطلوب میدانند، چه در رسانه های اجتماعی، چه در فضای مجازی، فورم های اینترنتی و غیره انتشار دهند و در مورد واکنشها و مباحثاتی که حول این مقاله شکل میگیرد به همراه نظرات خودشان برای ما ارسال کنند. بیش از هر زمان دیگری اهمیت ابراز همبستگی و حفظ روابط یکدیگر میان کسانی که برای انقلاب پرولتری پیکار می کنند، ضرورت خود را ایجاب میکند.

1917

سه سال پس از کشتار بیرحمانه در جبهه های جنگ ، در اکتبر 1917 جوانه های امید در فضای تیره و تار جنگ شکوفا شد. کارگران روسیه که در ماه فوریه تزار را به زیر کشیده بودند، دولت موقت بورژوایی را هم ، که جانشین تزار شده و همچنان بر طبل جنگ جنگ تا پیروزی می کوبید از اریکه قدرت به زیر کشیدند. سوویت ها ( شوراهای کارگران، سربازان و دهقانان) با پیشآهنگی حزب بلشویک ، فراخوان قطع فوری جنگ و همچنین اتحاد بین المللی کارگران و آغاز انقلاب جهانی را مطرح کردند.

اوباما، ناتو، بن لادن، قذافی: همه آنها دشمنان ما هستند

پس از بمبارانهای ناتو در ساختمانی در شهر طرابلس که منجر به کشته شدن پسر و سه نوۀ معمر قذافی گردید، شهرهای بنغازی و میسراتا، و سفارتخانه های انگلیس و ایتالیا، هدف حملات تلافی جویانه قرار گرفتند. کشته شدن اسامه بن لادن در پاکستان توسط نیروهای ویژه امریکائی ظاهراً به تلافی حملات تروریستی ١١ سپتامبر ٢٠٠١ صورت گرفته که منجر به کشته شدن ٣٠٠٠ نفرگردید. زمانیکه نیروهای ضد قذافی در لیبی، خبر کشته شدن بن لادن را شنیدند، همان سرنوشت را برای قذافی خواستار شدند. این کشتار و نابودی مارپیچی شاهد دیگری از امیال سرمایه داری در دوره ایست، که در آن هر دولت، هر جناح سرمایه داری با هدف ماندن در قدرت مجبور است گزینه نظامی و راه ترور را در پیش گیرد.

مصر ، تونس : قدرت ما در مبارزه جمعی است !

چه وقایعی در هفته های اخیر در تونس و مصر رخ داده است و چه وقایعی در این لحظه در لیبی در جریان است؟ قیام عظیم مردم و طبقات استثمار شده علیه رژیم های ترور، در برابر شرایط وحشتناک زندگی، بر علیه بیکاری و فلاکت که توسط فشار ناشی از بحران اقتصادی دیگر غیر قابل تحمل گردیده است. بالا آمدن این موج خروشان به همه دنیا نشان میدهد که دولت ها حتی خونین ترین آن قادر مطلق نیستند. این امکان وجود دارد که آنها را سرگون کرد. همانطورکه پس از خروج مبارک در مصر و بن علی در تونس هیچ چیزی حل نشده است در مصر همانند تونس می بایستی وزرای جدید، خواه نظامی یا غیر نظامی از همان دسته و اردوگاه، و از همان طبقه حاکمان قدیمی در قدرت باشند. آنها همه از یک هدف مشترک پاسداری و محافظت می کنند: ما را استثمار کنند.

پشت صحنه شورش در مصر و کشورهای عربی:چشم انداز توسعه جنگ طبقاتی

در زمان نوشتن این مقاله وضعیت حاکم در مصر بسیار انفجاری است. میلیونها نفر از مردم با وجود منع رفت و آمد در خیابانها حضور دارند، و با رژیم حاکم و سرکوب خونین اش در حال مقابله هستند. همزمان با آن جنبش اجتماعی  تونس نیز در جریان است: فرار بن علی، تغییرات در درون دولت، دادن وعده برای برگزاری انتخابات جدید، هیچ یک از آنها موفق به فروکش کردن خشم عمیق مردم نمی گردد. همچنین هزاران تظاهرکننده در اردن نارضایتی خود را از فقر در حال رشد در این کشور اعلام کردند، در حالی که تظاهرات در کشور الجزایر براحتی سرکوب شده است.

آیا راهی برای خروج از بحران وجود دارد؟ قسمت اول:

از اوت سال ٢٠٠٧ ، با سقوط وام های رهنی تحت عنوان ‘ ساب پرایم ’ دور جدیدی از تشنجات را تجربه میکنیم که به کل سرمایه داری جهانی آسیب میرساند. اخبار نگران کننده یکی پس از دیگری منتشر میگردند: تورم بسرعت افزایش می یابد،( در ایالات متحده سال ٢٠٠٧ در مقایسه با سال ١٩٩٠ بعنوان بدترین سال شناخته شده است)، بیکاری دوباره افزایش می یابد، بانکها میلیارد ها دلار ضرر و زیان را اعلام میکنند، شاخص های رشد برای سال ٢٠٠٨ بطور مداوم مرور شده و کاهش یافته است... این اطلاعات منفی بطور مشخص در زندگی روزانه کارگران در اشکال تراژدی آن، نظیر از دست دادن شغل هایشان، بیرون راندن کارگران از خانه هایشان، ترجمه میشود زیرا که وام مسکن را آنها نمیتوانند باز پرداخت کنند، در محل کار خود بارها و بارها تحت فشار و تهدید واقع شده اند، مقرری و حقوق بازنشستگی آنها ارزش خود را از دست میدهند و از روزگار پیری آنها درد و رنج و بدبختی بیشتر میسازند... میلیونها انسان گمنام که احساسات، نگرانی ها و ترس ها یشان سوژه روزنامه نگاری نشده اند، بیشترین آسیب را متحمل شده اند.

ضرورت مبارزه متحدانه کل طبقه کارگر بر علیه بیکار ی عمومی

در این اوضاع و احوال ، شامورتی بازی ِ سیاسی ِ جاری در کاپیتول هیل ( ساختمان کنگره ایالات متحده در واشنگتن دی سی) در خصوص اختصاص اعانه و مساعدت های مالی به بیکاران، هرچه بیشتر شکل نمایش های رادیو- تلویزیونی ِ احساس بر انگیز ِ بی ارزش به خود می گیرد. تاخیر سنا در مورد تصویب افزایش و تخصیص کمک های مالی به بیکاران در اواخر ماه فوریه موجب نرسیدن کمک به حدود یک میلیون نفر از مردم شد. این پیشروی و عقب نشینی ها ی سیاسی در خدمت اهداف متعدد طبقه حاکم است. زمانی که دمکراتها ، جمهوری خواهان را متهم به سنگ اندازی در برابر اختصاص کمکهای مالی به بیکاران می کنند، در واقع می خواهند وانمود کنند دولت نگهبان و مدافع منافع عمومی مردم است و با این ترفند، به دروغ خود را هواخواه و حامی شهروندان نیازمند و فقیر جا بزنند. در حالیکه ماهیت واقعی این کمک ها عبارت از این است که هرچند وقت یکبار مبلغی کمک می کنند و این امر باعث می شود فرد بیکار مداوما ً منتظر، نگران، وابسته و همواره در آستانه فقر مطلق باقی بماند. برخلاف اشگ تمساح مقامات دولتی مبنی بر " دلواپسی و نگرانی راجع به سرنوشت بیکاران" این سیاست ها با هدف ایجاد و ابقای احساس بی پناهی و ناتوانی در میان بیکارانی پیش برده می شوند که قبلا ً با اجرای برنامه ای پیچیده مبنی بر جمع آوری اعانه، احساس حقارت را در آنها ایجاد کرده اند.

ترکیه : همبستگی با مقاومت کارگران تکل علیه دولت و اتحادیه ها!

در تاریخ 14 دسامبر، 2009 ، هزاران نفر از کارگران تکل از شرکت ها و شهر های مختلف، بهمراه خانواده های شان خانه های خود را بسمت آنکارا ترک کردند. سفر آنها با هدف مبارزه علیه شرایط وحشتناکی که توسط سیستم سرمایه داری به آنها تحمیل شده انجام گرفته است. این مبارزه ستودنی، در حال حاضرمدت یک ماه است که ادامه دارد، این مبارزه تحت تاثیر ایده اعتصاب عمومی که همه کارگران در آن شرکت کنند قرار گرفت. بدین طریق کارگران تکل رهبری جنبش طبقه کارگر در سراسر کشور را در دست گرفتند. ما دراینجا تلاش خواهیم کرد گزارش وقایع مربوط به اعتصاب تکل را تا این لحظه منعکس نمایم. این نکته را نباید فراموش کرد که این گزارش نه فقط مربوط به کارگران تکل، بلکه مربوط به همه کارگران جهان است. ما در اینجا از کارگران تکل سپاسگزاریم، زیرا آنها با نوشتن این مقاله گام موثری در جهت پیشبرد مبارزه طبقاتی برداشتند، با مبارزه استوارشان ، با بیان تجارب و افکارشان وهر آنچه که بر آنها رفته است.

“Capitalism: A Love Story”

مقاله ترجمه شده ذیل، در گرامیداشت رفیق جری گروین میباشد، که قلب تپنده اش در دفاع از کمونیسم در برابر نظام سرمایه داری برا ی همیشه از حرکت باز ایستاد.

سرمایه داری: یک قصه عشق

فیلم جدید مایکل مور،"سرمایه داری یک قصه عشق" که در اواخر سپتامبر برای اولین بار به روی پرده سینما رفت، یک فیلم با مضمون جدل ضد امپریالیستی تبلیغ شده بود.

یک ضایعه بزرگ برای جریان کمونیست بین الملل: مرگ رفیق مان جری گروین

با بزرگ ترین غم و اندوه مرگ رفیق جری گروین را به اطلاع خوانندگان مان میرسانیم (وی با حروف اول GJ شناخته میشد) او در ایالات متحده امریکا زندگی میکرد. در 11 فوریه  پس از یک حمله قلبی ناگهانی در بعد از ظهر همان روز چشم از جهان فرو بست. مرگ این رفیق برای همه ما مثل یک شوک بود بویژه برای رفقای امریکائی برای آنان که هر روز با او کار میکردند. خیلی از رفقا رفیق جری را به مدت بیش از 30 سال می شناخته اند، تعهد عمیق وی به کمونیسم زبانزده همه بود در دوران جوانی با آغاز جنگ و یتنام وی بطور فعالی در جنبش ضد جنگ شرکت داشت. قبل از اینکه در سال 1970 به جریان کمونیست بین الملل به پیوندد در بخش امریکایی جریان کمونیست بین الملل یک جایگاه مرکزی داشت، در دوره دشواری که در 1990 جریان کمونیست بین الملل آنرا تجربه کرد، او با انگیزه ای قدرتمند در مسیر پیشرفت تماسها در امریکا نقش بسیار مهمی داشت. همه رفقایی که جری را می شناختند او یادآوره و سمبل عشق و حس شوخ طبعی در شرایط  بسیار سخت شور به زندگی را به ارمغان می آورد. از دست دادن جری فقط  ضایعه ای برای بخش امریکا نیست، بلکه یک ضایعه وحشتناک برای کل جریان کمونیست بین الملل و کل طبقه ما محسوب میشود. بزودی ما بطور مفصل تر با ادای احترام به یاد رفیق عزیزمان در این باره بیشتر خواهیم نوشت. در هر صورت ما با ابراز همبستگی با همه رفقا ی جری، خانواده و دوستان و در تداوم  مسیرعزم انقلابی او صمیمانه اعلام همبسگی می کنیم.

رنگ پرچم ما سرخ است!

از اواسط ماه ژوئن 2009 که نتایج انتخابات در ایران معلوم گردید. برخوردهای خشونت باری به وقوع پیوست ، هزاران نفر مخالفت علنی خودشان را با سیستم سیاسی که تنها استثمار و فلاکت را با خویش بهمراه می آورد اعلام کردند. در کشورهایی نظیر یونان، مصر و فرانسه هم مبارزات مشابهی صورت می گیرد، در آنجا مردم نارضایتی خود را علیه سیستم سرمایه داری اعلام میکنند. سیستمی که چشم اندازش برای بهبود وضعیت موجود کمتر و کمتر میشود. ولی این سیستم بدون شک برای بقاء خود از تمام ابزاری که در اختیار دارد استفاده میکند، شرایط حاضر در ایران این موضوع را اثبات میکند، بکارگیری قدرت نظامی جهت سرکوب مخالفین سیاسی خود و ایجاد جدالهای سیاسی کاذب میان جناح های حکومتی بورژوازی بر سر تصاحب سهم هر چه بیشتر سرمایه از استثمار طبقه کارگر. این سیرک سیاسی بورژوازی باید اینچنین وانمود کند، یک جناح از حکومت بیش از جناح دیگر مدافع حقوق مردم است. بورژوازی با اتخاذ این شیوه تلاش دارد تا اعتراضات مردم را در چارچوپ مبارزه تدافعی یک جناح بورژوازی علیه جناح دیگر قرار دهد. یکی از خوانندگان مباحث ما، اخیراً مقاله زیر را برای ما ارسال داشته است، وی در این مقاله به وضوح مواضع پرولتری اش را در تقابل با این انحرافات بیان کرده است. ما از این دیدگاه که کاملاً با مواضع جریان کمونیست بین الملل تطابق دارد حمایت میکینم.

آلمان درسال 19- 1918

در بخش اول اين سرى مقالات، كه براي سالگرد نودمين سال واقعه ي انقلاب كارگري المان منتشر شد ، ما زمينه ي تاريخي جهان را در مقطعي كه انقلاب بروز يافت بررسي كرديم . فاجعه جنگ جهانى اول زمينه اي براي ممانعت از بروز انقلاب و شكست طبقه كارگر و رهبرى سياسى او بود . اگرچه در سالهاى اوليه قرن بيستم ،جدا از كشور روسيه ،گرايش عموم مردم از گسترش اعتصاب عمومي اشکار و مشخص شده بود . اما اين جنبش هنوز به اندازه كافى نيرومند نبود كه جريان رفرميست نا صادقانه را كه در مركز ثقل ان جنبش قرار داشت كنار بزند .. ازمنطر تتوريك و اخلاقي سازمانيابي جنبش بين الملل كارگري براي جنگ جهاني - اگرچه در مدت زماني طولاني انرا پيشگويى كرده بود - امادكي لازم را نداشت و به خاموشي گراييد .اين جنبش زندانى طرحهاى گذشته خود گرديده بود و نسبت به اينكه وقوع انقلاب پرولتاريايى دير يا زود اجتناب ناپذير بوده و محصول توسعه اقتصادى سرمايه داري است اسير گشته و انرا به عنوان يك فرض مطلق و تا حدى پيچيده قبول كرده بود - كه كار اساسى سوسياليستها ان است که از مقابله اي زودرس بپرهيزند و با حالتي انفعالى اجازه داده بود كه شرايط عيني مهيا گردد - به استثناء مخالفين چپ انقلابي ، بين الملل سوسياليست ها شكست خورد - و با در نطر گرفتن اينكه در دوره زوال سرمايه داري ممكن است بحران جنك جهاني ارجحتر از بحران اقتصاد جهاني باشد از قبول و در نطر گرفتن ان امتناع نمود . بيش از اين بين الملل با ناديده گرفتن نشانه هاي تاريخي ، سوسياليسم و بربريت ضرورت انتخاب قريب الوقوع بودن جنك بين الملل كاملاً عامل ذهنى را در تاريخ كمتر از نقش خود دانسته و خصوصا به مسوليت حود كمتر بها داد . نتيجه اين عملكرد در حقيقت ورشكستگى بين الملل دروقوع بروز جنگ و ديوانگى مفرط بخشي از رهبرى ان ، خصوصاً در اتحاديه هاى صنفي بود . شرايط براي اولين حضور انقلاب پرولتاريايى در جهان در دوره رکود نسبتا عطيم و ناگهاني سرمايه داري مهيا و فراهم شده بود زمانيكه سرمايه داري قدم به دوران زوال ، دوران جنگ هاي جهانى امپرياليستي و بحران بي سابقه و فاجعه انگيز جنبش كارگري گذاشته بود ..

المان درسال 1919 رو در رو با جنگ ،انقلاب کارگري و تجديد بناي همبستگي بين المللي

  90 سال است كه از نقطه اوج تاسف بار مبارزات انقلابي پرولتاريايى در سالهاي 1918 و 1919 در آلمان مي گذرد . پس از تسخير قدرت قهرمانانه كارگران روسيه در اكتبر 1917، مركز ميدان جنگ انقلاب جهانى به آلمان تغيير مكان داد. در انجا ، مبارزه قطعى به چرخش درامد و شكست خورد. اين وقايع را سرمايه دارى جهانى علاقمند بوده است در بى خبرى تاريخى مدفون سازد. بطوريکه مبارزات انجا را تكذيب نماييد و وانمود سازد كه فقط هدف انها (صلح) و (دمكراسى)-در شرايط اشتي جوياته اي بوده است و سرمايه داري آلمان هم در حال حاضر همان حكومت است . هدف سرى مقالاتي كه ما منتشر مي سازيم بدين منطور است كه نشان دهيم جنبش انقلابى در آلمان بورزوازي را به مركز كشورهاي اروپاي سرمايه دارى منتقل نموده است جاييكه لبه برتكاه از دست رفتن قدرت حاكميت سرمايه مي باشد . عليرغم شكست انقلاب در آلمان، همانند شكست انقلاب در روسيه، امروز يادآورى اين مسئله يك دلگرمي است كه انقلاب نه فقط ممكن بلكه لازم است و ان واژگون كردن قانون جهاني سرمايه دارى مي باشد. اين سرى مقالات به 5 بخش تقسيم شده است . بخش اول اختصاص دارد به اينكه چطور صف ارايي انقلاب كارگري در مواجهه با جنگ جهاني اول در اساس جنبه بين المللي دارد و در قسمت دوم به مبارزات انقلابى 1918 رسيدگى خواهد كرد. قسمت سه مختص به روزكار تاسف باري است كه به دور رهبري تشكيلات انقلابي در كنگره افتتاحيه حزب كمونيست المان در انتهاى 1918 جمع شده بودند . قسمت چهار شكست 1919 را بررسي خواهد كرد. آخرين بخش به اهميت تاريخى قتل رزا لوگزامبورك و كارل لينكبخت و ميراثي که اين انقلابيون براي امروز ما به جاي گذارده اند مي پردازد .

اظهاراتی بر علیه ناسیونالیست فلسطین و اسراییل

پرچم چیست ؟ نسخه اصل اين مقاله در سايت اسرائيلي indymedia و libcom ، توسط رفيقي که در اسرائيل در يك اقليت خيلي كم قرار دارد براي پاسخگويي به نياز به تب جنگي و وطن پرستي كه به دنبال تجاوز اسراييل به غزه و دامنه گسترش ان در اسرائيل/ فلسطين مي باشد نوشته شده است . انتشار اعلاميه‌تا حدودى منتج به تشويق و همبستگي تعدادي پوستر نسبتا معتدل در ( libcom ) گرديد که شامل ( اعضاء (libcom) گروه ( ICC ) و گروه كمونيست چپ ترك (EKS).) مي باشد . توزيع مناسب این پوسترها منجر به مخالفت واقعى به ملى گرايى مهلكي كه در حال حاضر در خاور ميانه استيلا يافته است گرديد . پرچم چيست؟ نگاه به گذشته و جشم انداز جهاني به وضعيت جاري در سواحل غربي و در پي ان حمله اسراييل به نوار غزه نشان مي دهد که اغلب مردم در اسرائيل يك چيز را درباره اعتراض اخير به ياد خواهند سپرد که سازماندهندگاني براي اطمينان از توافق طرح يک پرچم فلسطيني در روز (شنبه ،3/1 /2009) به ديوان عالى كشور رفتند .

صداهايي از خلال مبارزات در يونان

ما در اينجا اعلامیه را منتشر مي سازيم كه بصورت غيرمستقيم از يك گروه در آتن دريافت شده است . و هم اکنون جيزهاي زيادي درباره اين گروه يا نويسندگان ان نمي دانيم اما تا انجايکه انها بر عليه تبليغات جنگي بورزوازي بصورت كاملاً كسترده اي مبارزه مينمایند انرا مي شناسانيم .

تهدیدات علیه ایران: رشد غیرعقلا یی جنگ سرمایه داری

 

در تاریخ 17 اکتبر بوش رئیس جمهور , تاکید کرد که :" که او گفته که اگر افراد علاقمندند که جلوی جنگ جهانی سوم گرفته شود , باید هم علاقمند باشند که جلو گیری کنند از اینکه ایران دارای اطلاعات مربوط به اسلحه اتمی شود."

کاپیتالیسم یعنی توحش و توحش یعنی جنگ!

 

مقاله زیر را یکی از رفقای خارج از تشکیلات ما نوشته وما از ا قدام این رفیق عزیز به گرمی استقبال می کنیم و علیرغم اینکه با بخشی از نقطه نظرات ا ین رفیق موافق نیستیم . اما نقطه نظرات ا ین رفیق را در مجمو ع  انترناسیونا لیستی می دانیم و امیدواریم که اینگو نه بحث ها در اینده نیز ادامه پیدا کنند.

اعلامیه ای از EKS - نقشه آتی بورژوازی ترک : جنگ, ایجاد وحشت, ایجاد آشفتگی و وحشیگری بیشتر

يكبار ديگر، خبر غم انگيز قرباني شدن هر جه بيشتر فرزندان كارگران در يك جنگ وحشيانه در جنوب شرق تركيه بخش شد . مثل هميشه سرمايه‌دارى و رسانه‌ هايش براى ریختتن خون بیشتر و افزایش هرج و مرج, سر و صدا به راه انداختند .تا مردم را براي جستجوى "تروريست‌ها" به خيابانها بكشاند . اما جرا اين اتفاق افتاد ؟

صفحه‌ها

اشتراک در جریان کمونیست بین المللی RSS